به گزاره های زیر دقت کنید:

گزاره1: فرد A وقتی به فرد B اعتماد دارد که اطمینان داشته باشد در غیاب وی، فرد B منافع وی را به خطر نمی اندازد. در این حالت "اعتماد نسبی" بین فرد A و فرد B برقرار می باشد. امّا "اعتماد کامل" بین آندو زمانی برقرار می شود که فرد A اطمینان خاطر داشته باشد در غیاب وی، فرد B منافع حداکثری وی را تامین خواهد کرد.

گزاره2: اعتماد دارای اَشکال مختلفی است: اعتماد کارمند به مافوق و بر عکس، اعتماد همکاران به یکدیگر، اعتماد کارمند به ارباب رجوع یا مشتری و برعکس. درون مایه همه این اشکال مختلف اعتماد، منافع متقابل است و بر این اساس می توان، کیفیت رابطه و اعتماد متقابل را تحلیل کرد. هر یک از انواع اعتماد دارای فواید و پیامدهایی است. ماحصل اعتماد کارکنان به مدیر، اعتبار و مشروعیت یافتن اوست. نتیجه اعتماد مدیر به کارکنان، تحکیم اعتقاد آنها نسبت صلاحیت و شایستگی مدیر خواهد بود. اعتماد همکاران به یکدیگر موجب تسهیل کار تیمی و شکل گیری تیم های کاری قدرتمند در سازمان می گردد. رضایتمندی ارباب رجوع/ مشتری، محصول اعتماد کارکنان به مشتریان/ ارباب رجوع است. اعتماد مشتریان/ ارباب رجوع به کارکنان موجبات شکل گیری یک تصویر ذهنی مثبت و بهینه از سازمان نزد آنان را رقم خواهد زد.

گزاره3: اگر فرد A در به خطر نیانداختن منافع خود از سوی فرد B تردید داشته باشد آنگاه بین آن دو "تعارض بالقوه" شکل خواهد گرفت. امّا اگر فرد A اطمینان خاطر داشته باشد که در غیاب وی، منافع او از سوی فرد B به خطر افتاده و از بین خواهد رفت، در این صورت باید منتظر بروز تعارض های شدید و بنیادین بین آنها بود.

 

گزاره4: اعتماد مقدمه شکل گیری احساس حمایت سازمانی است. کارمند وقتی به مدیر اعتماد دارد خاطر جمع است که در شرایط سخت و دشوار، مدیر از او حمایت های لازم را بعمل خواهد آورد و بر عکس. درخصوص سایر اشکال اعتماد نیز قضیه صادق است.

گزاره 5: اگر خطوط ارتباطی بین افراد را همچون کابل های مسی برق فرض نمائیم آنگاه اعتماد به مثابه جریان برقی است که به خطوط ارتباطی معنا و مفهوم می بخشد. برقراری ارتباط موثر بدون وجود اعتماد بین طرفین ارتباط، افسانه ای بیش نیست.

گزاره6: کمبود اعتماد، شکل گیری رفتارهای ی در سازمان را گسترش می دهد. هرگونه تلاش جهت کسب قدرت به منظور تامین منافع فردی یا گروهی را رفتار ی در عرصه سازمان نامند.

گزاره7: اگر کارمندی احساس کند که تلاش در جهت تحقق اهداف سازمان، کمکی به تامین اهداف  و منافع فردی او نمی نماید، یا این تلاش را متوقف می نماید یا میزان تلاش را به حداقل ممکن کاهش می دهد.

گزاره 8: وجود اعتماد در سازمان، وفاداری و تعهد سازمانی را تقویت می نماید.

گزاره 9: کمبود اعتماد در سازمان، کژرفتارهایی مثل زیرآب زنی، شایعه پراکنی، تخریب افراد، خاله زَنک بازی و . را تقویت خواهد کرد.

گزاره10: علیرغم نقش موثر منافع در شکل گیری اعتماد، تجربه نشان می دهد بسیاری از کارکنان، تعریف دقیقی از منافع خود در سازمان ندارند و گاه، این تعریف آنقدر گسترده و رمزآلود است که هر چیزی را در بر می گردد.

نتیجه گیری: همانگونه که ملاحظه می شود شکل گیری اعتماد در سازمان مقدمه ظهور و بروز پیامدهای مثبت و منفی مختلف است. لذا، یکی از کارویژه های اساسی مدیر در سازمان باید تعریف، شفاف سازی و منطقی سازی "منافع" یکایک کارکنان در سازمان باشد. تامین منافع کارکنان صرفا" با پرداخت حقوق و مزایای بیشتر محقق نمی شود. جبران خدمات مناسب فقط بخشی از منافعی است که کارکنان در سازمان در جستجوی آنها هستند. برخی از مهمترین منافع کارکنان در سازمان عبارتند از:

1- تامین فرصت های رشد و یادگیری

2- تامین فرصت های ارتقاء و پیشرفت شغلی

3- تامین امنیت شغلی و سازمانی

4- تامین مالکیت معنوی ایده ها و پرهیز از ربایش ایده ها و عملکردها

5- سهم بَری کارمند از موفقیت ها و پیشرفت ها

6- شنیده شدن ایده ها و دیده شدن تلاش ها و عملکرد کارمند

منافع ,سازمان ,تامین ,کارکنان ,گیری ,کارمند ,داشته باشد ,ارباب رجوع ,وجود اعتماد ,خطوط ارتباطی ,تامین منافع منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مای دراما میهن دانلود سئو داخلی خدمات تزریق پلاستیک برنز پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان محبوب فان چت | آدرس اصلی محبوب فان سیاست روز دانلود آهنگ جدید